معنی فارسی sufferer

B1

کسی که از درد یا مشکلاتی رنج می‌برد.

A person who experiences pain or distress.

noun
معنی(noun):

One who suffers.

معنی(noun):

One who is afflicted.

example
معنی(example):

یک فرد رنج‌کشیده از درد مزمن معمولاً به دنبال کمک پزشکی است.

مثال:

A sufferer of chronic pain often seeks medical help.

معنی(example):

افراد مبتلا به اضطراب می‌توانند از درمان بهره‌مند شوند.

مثال:

Sufferers of anxiety can benefit from therapy.

معنی فارسی کلمه sufferer

: معنی sufferer به فارسی

کسی که از درد یا مشکلاتی رنج می‌برد.