معنی فارسی suicide barrier
B2یک مانع طراحی شده برای جلوگیری از خودکشی افرادی که قصد پرش دارند.
A physical barrier constructed to prevent suicides at locations like bridges.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر یک مانع خودکشی بر روی پل نصب کرد.
مثال:
The city installed a suicide barrier on the bridge.
معنی(example):
مانعهای خودکشی برای جلوگیری از پرش افراد طراحی شدهاند.
مثال:
Suicide barriers are designed to prevent people from jumping.
معنی فارسی کلمه suicide barrier
:
یک مانع طراحی شده برای جلوگیری از خودکشی افرادی که قصد پرش دارند.