معنی فارسی suimate
B1سوئیم کردن، وقتی افراد به طور غیررسمی و دوستانه با یکدیگر وقت میگذرانند.
To spend informal leisure time with friends or acquaintances.
- OTHER
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت در طول آخر هفته با دوستانش سوئیم کند.
مثال:
He decided to suimate with his friends during the weekend.
معنی(example):
آنها عادت داشتند سوئیم کنند و از همراهی یکدیگر لذت ببرند.
مثال:
They used to suimate and enjoy each other's company.
معنی فارسی کلمه suimate
:
سوئیم کردن، وقتی افراد به طور غیررسمی و دوستانه با یکدیگر وقت میگذرانند.