معنی فارسی suingly
B1به صورت نرم و آرام و با ظرافت عمل کردن یا صحبت کردن.
To do something in a manner that is gentle, elegant, and fluid.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور سوئین حرکت کردند و به طرز زیبا روی کف رقص حرکت کردند.
مثال:
They acted suingly, moving gracefully across the dance floor.
معنی(example):
او به طور سوئین صحبت کرد و همه را در اتاق مجذوب خود کرد.
مثال:
He spoke suingly, captivating everyone in the room.
معنی فارسی کلمه suingly
:
به صورت نرم و آرام و با ظرافت عمل کردن یا صحبت کردن.