معنی فارسی suitorship
B1حالت یا فرآیند خواستگاری از کسی برای ازدواج.
The condition or process of pursuing someone romantically as a potential partner for marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
در این داستان، رابطه خواستگاری بین دو شخصیت بسیار شدید بود.
مثال:
In the story, the suitorship between the two characters was very intense.
معنی(example):
او در مورد خواستگاری مطمئن نبود، با توجه به شرایط.
مثال:
He was unsure about the suitorship, given the circumstances.
معنی فارسی کلمه suitorship
:
حالت یا فرآیند خواستگاری از کسی برای ازدواج.
