معنی فارسی sulcar
B1ساختن شیار یا خط عمیق در چیزی، مخصوصا در کاغذ یا پوست.
To form a groove or furrow in something, especially in paper or skin.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید قبل از چاپ، کاغذ را sulcar کنید.
مثال:
You need to sulcar the paper before printing.
معنی(example):
برای sulcar کردن پوست، جراح برشهای دقیقی میزند.
مثال:
To sulcar the skin, the surgeon makes careful incisions.
معنی فارسی کلمه sulcar
:
ساختن شیار یا خط عمیق در چیزی، مخصوصا در کاغذ یا پوست.