معنی فارسی sulfurousness

B2

وضعیت یا کیفیت داشتن بوی تند و زننده سولفور.

The quality or state of being sulfurous, characterized by a strong and unpleasant sulfur smell.

example
معنی(example):

سولفور بودن هوا باعث می‌شد که نفس کشیدن دشوار باشد.

مثال:

The sulfurousness of the air made it hard to breathe.

معنی(example):

دانشمندان غلظت سولفور مواد گازی آتشفشانی را در طول فوران اندازه‌گیری کردند.

مثال:

Scientists measured the sulfurousness of the volcanic gases during the eruption.

معنی فارسی کلمه sulfurousness

: معنی sulfurousness به فارسی

وضعیت یا کیفیت داشتن بوی تند و زننده سولفور.