معنی فارسی sulphureousness
B1کیفیت یا حالت وجود داشتهگان گوگرد در یک ماده یا زمینه.
The quality or state of being sulfurous.
- NOUN
example
معنی(example):
سولفوریتی منطقه بر کشاورزی محلی تأثیر گذاشت.
مثال:
The sulphureousness of the region affected local agriculture.
معنی(example):
آنها سولفوریتی خاک را برای کشاورزی ایمن بررسی کردند.
مثال:
They studied the sulphureousness of the soil for safe farming.
معنی فارسی کلمه sulphureousness
:
کیفیت یا حالت وجود داشتهگان گوگرد در یک ماده یا زمینه.