معنی فارسی summerings

B1

summerings، به مجموع تجربیات و خاطرات مربوط به فصل تابستان اشاره دارد.

Refers to experiences or memories associated with summer.

example
معنی(example):

تابستان‌های گذشته پر از خاطرات فراموش‌نشدنی است.

مثال:

The summerings of the past are filled with unforgettable memories.

معنی(example):

او در دفتر سفرش درباره تابستان‌هایش نوشت.

مثال:

She wrote about her summerings in her travel journal.

معنی فارسی کلمه summerings

: معنی summerings به فارسی

summerings، به مجموع تجربیات و خاطرات مربوط به فصل تابستان اشاره دارد.