معنی فارسی summoningly

B1

به طور احضارگرانه، به طرز یا اسلوبی که شامل فراخواندن یا احضار چیزی باشد.

In a manner that involves summoning or calling forth.

example
معنی(example):

احضارگر به طور احضارگرانه به موجود فراخواند.

مثال:

The summoner called summoningly to the creature.

معنی(example):

او به طور احضارگرانه به دوستش نگاه کرد تا کمک کند.

مثال:

She looked summoningly at her friend for assistance.

معنی فارسی کلمه summoningly

: معنی summoningly به فارسی

به طور احضارگرانه، به طرز یا اسلوبی که شامل فراخواندن یا احضار چیزی باشد.