معنی فارسی sunbathed
B1حمام آفتاب گرفتن، به معنای نشستن یا دراز کشیدن در نور خورشید برای استراحت است.
Having spent time lying in the sun for relaxation or tanning.
- verb
verb
معنی(verb):
To expose one's body to the sun in order to relax or to obtain a suntan.
example
معنی(example):
او تمام بعد از ظهر در کنار استخر حمام آفتاب گرفت.
مثال:
He sunbathed by the pool all afternoon.
معنی(example):
بعد از اینکه آنها حمام آفتاب گرفتند، احساس تجدید قوا کردند.
مثال:
After they sunbathed, they felt rejuvenated.
معنی فارسی کلمه sunbathed
:
حمام آفتاب گرفتن، به معنای نشستن یا دراز کشیدن در نور خورشید برای استراحت است.