معنی فارسی sunfish

B1 /ˈsʌnˌfɪʃ/

نوعی ماهی بزرگ و عموماً صاف که به خاطر شکل خاصش شناخته شده است.

A large, flat fish that is commonly found in warm seas.

noun

معنی(noun):

Any of various small freshwater fishes of the family Centrarchidae, often with iridescent colours and having a laterally compressed body.

معنی(noun):

Any of various large marine fishes of the family Molidae that have an oval compressed body.

example

معنی(example):

ماهی آفتابی به خاطر اندازه بزرگ و شکل منحصر به فردش معروف است.

مثال:

The sunfish is known for its large size and unique shape.

معنی(example):

ما حین غواصی در اقیانوس یک ماهی آفتابی دیدیم.

مثال:

We spotted a sunfish while snorkeling in the ocean.

معنی فارسی کلمه sunfish

نوعی ماهی بزرگ و عموماً صاف که به خاطر شکل خاصش شناخته شده است.