معنی فارسی sunless

B2

بدون آفتاب، به معنای عدم وجود نور خورشید یا نور طبیعی، که ممکن است به شرایط آب و هوایی یا استفاده از محصولات خاص اشاره داشته باشد.

Lacking sunlight or direct exposure to the sun; often refers to environments or products that do not involve sunlight.

adjective
معنی(adjective):

Without the sun or sunshine; shaded; shadowed.

معنی(adjective):

Dreary, cheerless.

example
معنی(example):

روزهای بدون آفتاب زمستان می‌تواند بسیار غمگین باشد.

مثال:

The sunless days of winter can be quite gloomy.

معنی(example):

آنها محصولات برنزه‌کننده بدون آفتاب را برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض اشعه UV ترجیح می‌دهند.

مثال:

They prefer sunless tanning products to avoid UV exposure.

معنی فارسی کلمه sunless

: معنی sunless به فارسی

بدون آفتاب، به معنای عدم وجود نور خورشید یا نور طبیعی، که ممکن است به شرایط آب و هوایی یا استفاده از محصولات خاص اشاره داشته باشد.