معنی فارسی supellex

C1

مجموعه‌ای از اشیاء قدیمی یا زینتی.

A collection of valuable objects or antiquities, particularly those housed in a museum.

example
معنی(example):

سوپلکس موزه شامل آثار باستانی نادر بود.

مثال:

The supellex of the museum included rare artifacts.

معنی(example):

او به مطالعه سوپلکس ابزارهای باستانی پرداخت.

مثال:

He studied the supellex of ancient tools.

معنی فارسی کلمه supellex

: معنی supellex به فارسی

مجموعه‌ای از اشیاء قدیمی یا زینتی.