معنی فارسی super-continents
B2قارههای بسیار بزرگ که در تاریخ زمین به هم پیوسته و از آن تاریخ به شکل قارههای جدا تشکیل شدهاند.
Very large landmasses that were once connected and later broke apart into smaller continents.
- NOUN
example
معنی(example):
پژوهشگران به بررسی سوپر قارهها برای درک گذشته زمین میپردازند.
مثال:
Researchers study super-continents to understand Earth's past.
معنی(example):
پانگهآ نمونهای مشهور از یک سوپر قاره بود.
مثال:
Pangaea was a famous example of a super-continent.
معنی فارسی کلمه super-continents
:
قارههای بسیار بزرگ که در تاریخ زمین به هم پیوسته و از آن تاریخ به شکل قارههای جدا تشکیل شدهاند.