معنی فارسی superabomination
C1چیزی که به شدت نفرتانگیز یا غیرقابل قبول است.
An extreme form of something that is regarded as bad or offensive.
- NOUN
example
معنی(example):
قانون جدید توسط بسیاری از شهروندان به عنوان یک نفرتانگیزی بزرگ دیده شد.
مثال:
The new law was viewed as a superabomination by many citizens.
معنی(example):
این عمل توسط فعالان به عنوان یک نفرتانگیزی بزرگ اعلام شد.
مثال:
The act was declared a superabomination by the activists.
معنی فارسی کلمه superabomination
:
چیزی که به شدت نفرتانگیز یا غیرقابل قبول است.