معنی فارسی superabundantly
B1به طور فوقالعاده فراوان، به طور بیش از حد زیاد.
In a manner that is excessively abundant.
- ADVERB
example
معنی(example):
محصولات به طرز فوقالعادهای در این سال به دلیل آب و هوای مناسب رشد کردند.
مثال:
The crops grew superabundantly this year due to favorable weather.
معنی(example):
پس از فصل تخمریزی، رودخانه به طرز فوقالعادهای پر از ماهی بود.
مثال:
The river was superabundantly filled with fish after the breeding season.
معنی فارسی کلمه superabundantly
:
به طور فوقالعاده فراوان، به طور بیش از حد زیاد.