معنی فارسی superaccumulating
B1عمل جمعآوری سریع و زیاد داراییها، منابع یا اطلاعات.
The action of gathering a large amount of assets, resources, or data rapidly.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در برنامه وفاداری خود امتیازها را به صورت فوقالعاده جمعآوری میکنند.
مثال:
They are superaccumulating points in their loyalty program.
معنی(example):
سازمان دادهها را به صورت فوقالعاده برای تجزیه و تحلیل جمعآوری میکند.
مثال:
The organization is superaccumulating data for analysis.
معنی فارسی کلمه superaccumulating
:
عمل جمعآوری سریع و زیاد داراییها، منابع یا اطلاعات.