معنی فارسی superacutely

B1

به شدت یا به طور فوق‌العاده، به معنای شدت بالای تجربه یا احساس.

In a very sharp or intense manner, often referring to awareness or sensitivity.

example
معنی(example):

او بعد از آسیب‌دیدگی درد را به شدت احساس کرد.

مثال:

He felt the pain superacutely after the injury.

معنی(example):

او تغییرات رفتار دوستش را به شدت متوجه شد.

مثال:

She superacutely noticed the changes in her friend's behavior.

معنی فارسی کلمه superacutely

: معنی superacutely به فارسی

به شدت یا به طور فوق‌العاده، به معنای شدت بالای تجربه یا احساس.