معنی فارسی superartificially
B1به شیوهای که نشاندهنده غیرطبیعی یا ساختگی بودن باشد.
In a manner that is excessively artificial or not genuine.
- ADVERB
example
معنی(example):
مدل به طرز فوقالعادهای با فیلترها تقویت شده بود.
مثال:
The model was superartificially enhanced with filters.
معنی(example):
او به طرز فوقالعادهای برای دوربین لبخند زد.
مثال:
She smiled superartificially for the camera.
معنی فارسی کلمه superartificially
:
به شیوهای که نشاندهنده غیرطبیعی یا ساختگی بودن باشد.