معنی فارسی superaverage
B1فوقالعاده متوسط به وضعیت یا کیفیتی اطلاق میشود که در مقایسه با استانداردها، هیچ نشان قابل توجهی ندارد.
An adjective describing something that is an average of the average; neither exceptional nor poor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکرد او فوقالعاده متوسط بود؛ نه خیلی خوب و نه خیلی بد.
مثال:
His performance was superaverage; neither very good nor very bad.
معنی(example):
نتایج نشان داد که خروجی در تمام آزمونها فوقالعاده متوسط بود.
مثال:
The results showed a superaverage outcome across all tests.
معنی فارسی کلمه superaverage
:
فوقالعاده متوسط به وضعیت یا کیفیتی اطلاق میشود که در مقایسه با استانداردها، هیچ نشان قابل توجهی ندارد.