معنی فارسی superboldly
B1به صورت جسورانه، اشاره به نحوهای از عمل که پر از شجاعت و اعتماد به نفس است.
In a manner that is confident and fearless; showing courage.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در کنفرانس بسیار جسورانه صحبت کرد و تماشاگران را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She spoke superboldly at the conference, impressing the audience.
معنی(example):
او بهصورت بسیار جسورانه با هنجارهای صنعت به چالش کشید.
مثال:
He superboldly challenged the norms of the industry.
معنی فارسی کلمه superboldly
:
به صورت جسورانه، اشاره به نحوهای از عمل که پر از شجاعت و اعتماد به نفس است.