معنی فارسی superborrow
B1قرض گرفتن به طریقی که احتمالاً عمیقتر و بیشتری از حالت عادی باشد.
To borrow in an extraordinary or excessive manner.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت کتاب را بهطور فوقالعاده از دوستش قرض بگیرد.
مثال:
She decided to superborrow the book from her friend.
معنی(example):
قرض گرفتن فوقالعاده اشکالی ندارد، به شرطی که آن را برگردانی.
مثال:
It's okay to superborrow, as long as you return it.
معنی فارسی کلمه superborrow
:
قرض گرفتن به طریقی که احتمالاً عمیقتر و بیشتری از حالت عادی باشد.