معنی فارسی supercapably
B1به صورت فوقالعاده و با توانایی بسیار بالا.
In a manner that demonstrates exceptional ability or capability.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وظیفه را بدون هیچ کمکی به طرز فوقالعادهای انجام داد.
مثال:
He performed the task supercapably without any help.
معنی(example):
او موقعیت پیچیده را به طرز فوقالعادهای مدیریت کرد.
مثال:
She navigated the complex situation supercapably.
معنی فارسی کلمه supercapably
:
به صورت فوقالعاده و با توانایی بسیار بالا.