معنی فارسی supercatastrophe
B1فوقفاجعه، یک رخداد یا موقعیت بسیار وخیم که تأثیرات منفی و طولانیمدت دارد.
An event that causes extreme damage or disaster, significantly impacting a large area or population.
- NOUN
example
معنی(example):
فوقفاجعه منجر به ویرانی گستردهای شد.
مثال:
The supercatastrophe resulted in widespread devastation.
معنی(example):
در تاریخ، چندین رویداد به عنوان فوقفاجعه شناخته شدهاند.
مثال:
In history, several events have been labeled as supercatastrophes.
معنی فارسی کلمه supercatastrophe
:
فوقفاجعه، یک رخداد یا موقعیت بسیار وخیم که تأثیرات منفی و طولانیمدت دارد.