معنی فارسی supercatholically
B1به صورت فوقالعادهای با تأکید بر اصول و آموزههای کاتولیک.
In a manner that is extremely devoted to Catholic doctrines.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسأله به شکل کاتولیک فوقالعادهای نزدیک شد و بر آموزههای ایمانش متمرکز بود.
مثال:
She approached the issue supercatholically, focusing on her faith's teachings.
معنی(example):
گروه بهصورت کاتولیک فوقالعادهای برای بحث درباره خدمات اجتماعی خود ملاقات کردند.
مثال:
The group met supercatholically to discuss their community service.
معنی فارسی کلمه supercatholically
:
به صورت فوقالعادهای با تأکید بر اصول و آموزههای کاتولیک.