معنی فارسی supercerebrally

C1

به طور فوق‌عقلی، به روشی که شامل تفکر عمیق و تحلیلی باشد.

In an extremely intellectual or cerebral manner.

example
معنی(example):

او اطلاعات را به‌صورت فوق‌عقلی پردازش می‌کند و نظریه‌های پیچیده را سریعاً درک می‌کند.

مثال:

He processes information supercerebrally, quickly understanding complex theories.

معنی(example):

بحث به‌طور فوق‌عقلی تحریک‌کننده بود و همه را وادار به تفکر انتقادی کرد.

مثال:

The discussion was supercerebrally stimulating, pushing everyone to think critically.

معنی فارسی کلمه supercerebrally

: معنی supercerebrally به فارسی

به طور فوق‌عقلی، به روشی که شامل تفکر عمیق و تحلیلی باشد.