معنی فارسی supercivilized
C2فوق تمدنی، به جامعهای اشاره دارد که در آن پیشرفتهای علمی و فرهنگی به شدت افزایش یافته است.
Describing a society that has achieved a high level of advancement in technology and culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه فوق تمدن بر روی پایداری و فناوری تمرکز داشت.
مثال:
The supercivilized society focused on sustainability and technology.
معنی(example):
ایدههای او درباره یک دنیای فوق تمدن بسیاری از اندیشمندان را الهام بخشید.
مثال:
Her ideas about a supercivilized world inspired many thinkers.
معنی فارسی کلمه supercivilized
:
فوق تمدنی، به جامعهای اشاره دارد که در آن پیشرفتهای علمی و فرهنگی به شدت افزایش یافته است.