معنی فارسی supercoil
B2سوپرکوئل به پیچ و تاب اضافی در ساختار DNA اشاره دارد که برای سازماندهی و ذخیرهسازی اطلاعات ژنتیکی حیاتی است.
A supercoil is a type of double helical structure of DNA that is twisted upon itself.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A coil of the DNA helix upon itself, such as a figure eight.
verb
معنی(verb):
To twist circular DNA into a supercoil
example
معنی(example):
DNA میتواند یک سوپرکوئل تشکیل دهد تا در هسته سلول به طور فشرده بسته بندی شود.
مثال:
DNA can form a supercoil to pack itself tightly in the cell nucleus.
معنی(example):
سوپرکویلینگ برای تکرار و سازماندهی DNA اهمیت دارد.
مثال:
Supercoiling is important for DNA replication and organization.
معنی فارسی کلمه supercoil
:
سوپرکوئل به پیچ و تاب اضافی در ساختار DNA اشاره دارد که برای سازماندهی و ذخیرهسازی اطلاعات ژنتیکی حیاتی است.