معنی فارسی supercoiling

C1

ابررشته‌شدگی، به تغییر شکل DNA اطلاق می‌شود که در آن DNA به صورت پیچیده و فشرده می‌شود و برای عملکرد صحیح آن ضروری است.

The process by which the DNA strand coils up to fit inside the cell nucleus.

noun
معنی(noun):

The coiling of the DNA helix upon itself; can cause disruption to transcription and lead to cell death

example
معنی(example):

ابررشته‌شدگی برای عملکرد DNA ضروری است.

مثال:

Supercoiling is essential for DNA functionality.

معنی(example):

فرآیند ابررشته‌شدگی به DNA اجازه می‌دهد در هسته سلول جا بگیرد.

مثال:

The process of supercoiling allows DNA to fit into a cell's nucleus.

معنی فارسی کلمه supercoiling

: معنی supercoiling به فارسی

ابررشته‌شدگی، به تغییر شکل DNA اطلاق می‌شود که در آن DNA به صورت پیچیده و فشرده می‌شود و برای عملکرد صحیح آن ضروری است.