معنی فارسی supercomplexity

C2

پیچیدگی بسیار زیاد، حالت یا ویژگی چیزی که درک آن بسیار دشوار است.

The quality of being extremely complicated.

example
معنی(example):

پیچیدگی فوق‌العاده پروژه مدیریت آن را دشوار کرد.

مثال:

The supercomplexity of the project made it difficult to manage.

معنی(example):

پژوهشگران به مطالعه پیچیدگی فوق‌العاده سیستم‌های اکولوژیکی پرداختند.

مثال:

Researchers studied the supercomplexity of ecological systems.

معنی فارسی کلمه supercomplexity

: معنی supercomplexity به فارسی

پیچیدگی بسیار زیاد، حالت یا ویژگی چیزی که درک آن بسیار دشوار است.