معنی فارسی superconfidently

B1

به طرز بسیار با اعتماد به نفس و بدون تردید.

In a manner characterized by supreme confidence.

example
معنی(example):

او به طرز بسیار بااعتمادی به مصاحبه وارد شد.

مثال:

She walked into the interview superconfidently.

معنی(example):

او به طرز خیلی بااعتمادی درباره برنامه‌هایش برای آینده صحبت کرد.

مثال:

He spoke superconfidently about his plans for the future.

معنی فارسی کلمه superconfidently

: معنی superconfidently به فارسی

به طرز بسیار با اعتماد به نفس و بدون تردید.