معنی فارسی supercritically
B1به معنای تجزیه و تحلیل یا ارزیابی چیزی با دقت بسیار زیاد و توجه به جزئیات.
In a manner that indicates extreme scrutiny or critical analysis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را به شکل فوقالعادهای تجزیه و تحلیل کرد تا همه جنبهها را درک کند.
مثال:
She analyzed the situation supercritically to understand all perspectives.
معنی(example):
این پروژه به صورت فوقالعادهای ارزیابی شد تا اطمینان حاصل شود هیچ جزئیاتی نادیده گرفته نشده است.
مثال:
The project was evaluated supercritically to ensure no detail was overlooked.
معنی فارسی کلمه supercritically
:
به معنای تجزیه و تحلیل یا ارزیابی چیزی با دقت بسیار زیاد و توجه به جزئیات.