معنی فارسی supercuriously

B1

به طور بسیار کنجکاو، به معنای انجام یک عمل با دقت و علاقه‌مندی زیاد.

In a manner that demonstrates extreme curiosity.

example
معنی(example):

او به نقاشی با کنجکاوی بسیار نگاه کرد.

مثال:

She looked at the painting supercuriously.

معنی(example):

او با کنجکاوی بسیار به سخنرانی گوش داد.

مثال:

He listened supercuriously to the lecture.

معنی فارسی کلمه supercuriously

: معنی supercuriously به فارسی

به طور بسیار کنجکاو، به معنای انجام یک عمل با دقت و علاقه‌مندی زیاد.