معنی فارسی supercynicalness
B1حالت یا کیفیت بدبینی فوقالعاده، که میتواند بر روابط اجتماعی تأثیر بگذارد.
The state or quality of being extremely skeptical or distrustful.
- NOUN
example
معنی(example):
بدبینی فوقالعاده او اغلب دوستانش را از او دور میکرد.
مثال:
His supercynicalness often alienated his friends.
معنی(example):
او به بدبینی فوقالعاده خود فکر کرد و اینکه چگونه بر روابطش تأثیر گذاشته است.
مثال:
She reflected on her supercynicalness and how it affected her relationships.
معنی فارسی کلمه supercynicalness
:
حالت یا کیفیت بدبینی فوقالعاده، که میتواند بر روابط اجتماعی تأثیر بگذارد.