معنی فارسی superdemocratically
B2به شیوهای که در آن همه افراد به طور مساوی در تصمیمگیریها مشارکت میکنند.
In a manner that reflects the principles of superdemocracy, ensuring all voices are represented.
- ADVERB
example
معنی(example):
کمیته بهطور فوقدموکراتیک عمل کرد تا همه صداها را شامل شود.
مثال:
The committee operated superdemocratically to include all voices.
معنی(example):
آنها تصمیمات آگاهانه فوقدموکراتیک بر اساس ورودی جمعی اتخاذ کردند.
مثال:
They made superdemocratically informed decisions based on collective input.
معنی فارسی کلمه superdemocratically
:
به شیوهای که در آن همه افراد به طور مساوی در تصمیمگیریها مشارکت میکنند.