معنی فارسی superdicrotic
B1هنگامی که به نبضها و الگوهای خاص آن اشاره دارد، به ویژه در پزشکی.
Referring to an unusual or heightened form of the dicrotic pulse.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که نبض فوقالعاده دیکروتیک است.
مثال:
The doctor explained that the pulse was superdicrotic.
معنی(example):
او درباره پدیده فوقالعاده دیکروتیک در مجله پزشکیاش خواند.
مثال:
He read about the superdicrotic phenomenon in his medical journal.
معنی فارسی کلمه superdicrotic
:
هنگامی که به نبضها و الگوهای خاص آن اشاره دارد، به ویژه در پزشکی.