معنی فارسی superelated
B2به معنای بسیار مرتبط یا وابسته به چیزی دیگر.
Extremely related or connected to something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دو رویداد بهطور فوقالعادهای به هم مرتبط هستند و نمیتوان آنها را جدا کرد.
مثال:
The two events are superelated and cannot be separated.
معنی(example):
او در مورد اینکه چگونه یافتهها بهشدت به تحقیقات قبلی مرتبط است، بحث کرد.
مثال:
She discussed how the findings are superelated to previous research.
معنی فارسی کلمه superelated
:
به معنای بسیار مرتبط یا وابسته به چیزی دیگر.