معنی فارسی supereminence
C2برتری فوقالعاده، وضعیت یا شرایطی که نشاندهنده بالاترین درجه از اهمیت یا سلطه باشد.
The state of being superior or outstanding in a particular field.
- NOUN
example
معنی(example):
برتری فوقالعاده این دانشمند در سرتاسر جهان شناخته شده است.
مثال:
The supereminence of the scientist is recognized worldwide.
معنی(example):
برتری فوقالعاده او در زمینه پزشکی باعث دریافت جوایز بسیاری شده است.
مثال:
His supereminence in the field of medicine has garnered numerous awards.
معنی فارسی کلمه supereminence
:
برتری فوقالعاده، وضعیت یا شرایطی که نشاندهنده بالاترین درجه از اهمیت یا سلطه باشد.