معنی فارسی supergallantly
B1فوقدلیرانه (supergallantly) به نحوهای توصیف میشود که در آن یک فرد بهطور شجاعانه و فداکارانه رفتار میکند.
In a manner that exhibits extreme bravery and chivalry.
- ADVERB
example
معنی(example):
او فوقدلیرانه صندلیاش را به زن سالخورده پیشنهاد داد.
مثال:
He supergallantly offered his seat to the elderly woman.
معنی(example):
سرباز در برابر خطر فوقدلیرانه عمل کرد.
مثال:
The soldier acted supergallantly in the face of danger.
معنی فارسی کلمه supergallantly
:
فوقدلیرانه (supergallantly) به نحوهای توصیف میشود که در آن یک فرد بهطور شجاعانه و فداکارانه رفتار میکند.