معنی فارسی supergloriously
B1بهطرز فوقالعادهای زیبا و شگفتانگیز.
In an extremely impressive or glorious manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
تیم بهطرز فوقالعادهای بازی کرد و بهترین استعدادهای خود را به نمایش گذاشت.
مثال:
The team played supergloriously, showcasing their best talents.
معنی(example):
او بهطرز فوقالعادهای آواز خواند و همه را در اتاق مجذوب خود کرد.
مثال:
She sang supergloriously, captivating everyone in the room.
معنی فارسی کلمه supergloriously
:
بهطرز فوقالعادهای زیبا و شگفتانگیز.