معنی فارسی superglue

A2

چسبی بسیار قوی که برای چسباندن اشیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً سریع خشک می‌شود.

A strong adhesive that bonds materials almost instantly.

noun
معنی(noun):

A very strong and instant glue, generally cyanoacrylate.

verb
معنی(verb):

To affix with superglue.

example
معنی(example):

چسب سوپر می‌تواند اشیاء شکسته را به سرعت تعمیر کند.

مثال:

Superglue can fix broken objects quickly.

معنی(example):

او از چسب سوپر برای تعمیر گلدان سرامیکی استفاده کرد.

مثال:

She used superglue to mend the ceramic vase.

معنی فارسی کلمه superglue

: معنی superglue به فارسی

چسبی بسیار قوی که برای چسباندن اشیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً سریع خشک می‌شود.