معنی فارسی superindependently

B1

به صورت فوق‌العاده مستقل، بدون وابستگی به دیگران.

In a manner that is extremely self-reliant or independent.

example
معنی(example):

او توانست مشکل را به صورت فوق‌العاده مستقل حل کند.

مثال:

She managed to solve the problem superindependently.

معنی(example):

او ترجیح می‌دهد که به صورت فوق‌العاده مستقل کار کند نه در گروه.

مثال:

He prefers to work superindependently rather than in teams.

معنی فارسی کلمه superindependently

: معنی superindependently به فارسی

به صورت فوق‌العاده مستقل، بدون وابستگی به دیگران.