معنی فارسی superindifferently
B1به طرز فوقالعادهای بیتفاوت و بدون هیچ احساسی نسبت به چیزی.
In a manner that shows a complete lack of concern or interest.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به انتقاد به طور فوقالعاده بیتفاوت پاسخ داد و هیچ نگرانی از خود نشان نداد.
مثال:
He responded to the criticism superindifferently, showing no concern at all.
معنی(example):
او به طور فوقالعاده بیتفاوت از میان جمعیت عبور کرد، انگار به هیچکس اطرافش اهمیتی نمیدهد.
مثال:
She walked through the crowd superindifferently, as if she didn't care about anyone around her.
معنی فارسی کلمه superindifferently
:
به طرز فوقالعادهای بیتفاوت و بدون هیچ احساسی نسبت به چیزی.