معنی فارسی superindustriously
B2به گونهای فوقالعاده سختکوش، به معنای انجام کار سخت به شکلی بسیار جدی و با تلاش فراوان.
In a manner characterized by great diligence and effort.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور فوقالعاده سختکوشانه برای تمام کردن پروژه در زمان مقرر کار کرد.
مثال:
He worked superindustriously to complete the project on time.
معنی(example):
آنها رویداد را به طور فوقالعاده سختکوشانه برنامهریزی کردند و هر جزئیاتی را به کمال رساندند.
مثال:
They planned the event superindustriously, ensuring every detail was perfect.
معنی فارسی کلمه superindustriously
:
به گونهای فوقالعاده سختکوش، به معنای انجام کار سخت به شکلی بسیار جدی و با تلاش فراوان.