معنی فارسی superinformally
B1به شکلی غیررسمی و غیررسمی، به طور کلی نشانهای از راحت شدن و صمیمی شدن در تعاملات اجتماعی است.
In a very informal manner, not adhering to conventional standards of formality.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول جلسه به صورت غیررسمی صحبت کرد.
مثال:
She spoke superinformally during the meeting.
معنی(example):
آنها به صورت غیررسمی از طریق پیامهای متنی ارتباط برقرار کردند.
مثال:
They communicated superinformally through text messages.
معنی فارسی کلمه superinformally
:
به شکلی غیررسمی و غیررسمی، به طور کلی نشانهای از راحت شدن و صمیمی شدن در تعاملات اجتماعی است.