معنی فارسی superinnocently

B1

به طرز فوق‌العاده‌ای بی‌گناه، حالتی که در آن فرد به شدت معصوم و از نیت‌های منفی بی‌خبر است.

In a manner that is exceedingly innocent, often implying a lack of awareness of negative intentions.

example
معنی(example):

او بعد از انجام اشتباه، به طور فوق‌العاده بی‌گناه به من نگاه کرد.

مثال:

She looked at me superinnocently after making the mistake.

معنی(example):

او به طور فوق‌العاده بی‌گناهانه باور داشت که صداقت همیشه بهترین روش است.

مثال:

He superinnocently believed that honesty was always the best policy.

معنی فارسی کلمه superinnocently

: معنی superinnocently به فارسی

به طرز فوق‌العاده‌ای بی‌گناه، حالتی که در آن فرد به شدت معصوم و از نیت‌های منفی بی‌خبر است.