معنی فارسی supermasculine
B2فوقالعاده مردانه، با ویژگیهای برجسته مردانگی.
Extremely masculine; characterized by qualities traditionally associated with men.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او شخصیت فوقالعاده مردانهای را در فیلم ایفا کرد.
مثال:
He portrayed a supermasculine character in the film.
معنی(example):
خط مد شامل سبکهای فوقالعاده مردانه برای مردان است.
مثال:
The fashion line features supermasculine styles for men.
معنی فارسی کلمه supermasculine
:
فوقالعاده مردانه، با ویژگیهای برجسته مردانگی.