معنی فارسی supermaxilla
B2استخوانی در صورت که به عنوان یکی از اعضای مهم در ساختار آن شناخته میشود.
A prominent bone in the upper jaw that contributes to the structure of the face.
- NOUN
example
معنی(example):
سوپرماکسولا استخوان مهمی برای ساختار صورت است.
مثال:
The supermaxilla is a crucial bone for facial structure.
معنی(example):
در برخی گونهها، سوپرماکسولا بیشتر از دیگران توسعه یافته است.
مثال:
In some species, the supermaxilla is more developed than in others.
معنی فارسی کلمه supermaxilla
:
استخوانی در صورت که به عنوان یکی از اعضای مهم در ساختار آن شناخته میشود.