معنی فارسی supermoon
A2وقتی که ماه در نزدیک‌ترین فاصله به زمین قرار می‌گیرد و در این حالت بزرگ‌تر و درخشان‌تر به نظر می‌رسد.
A full moon that appears larger and brighter due to its proximity to the Earth.
- noun
noun
معنی(noun):
A full moon or new moon, when the Earth–Moon distance is in the lowest tenth of its range
example
معنی(example):
سوپرماه شب گذشته بزرگ‌ترین و درخشان‌ترین ماه سال بود.
مثال:
Last night's supermoon was the biggest and brightest of the year.
معنی(example):
بسیاری از مردم جمع شدند تا سوپرماه فوق‌العاده را تماشا کنند.
مثال:
Many people gathered to watch the stunning supermoon.
معنی فارسی کلمه supermoon
:
وقتی که ماه در نزدیک‌ترین فاصله به زمین قرار می‌گیرد و در این حالت بزرگ‌تر و درخشان‌تر به نظر می‌رسد.
